همه چیز درباره سندروم فیبرومیالژیا + علائم و راه درمان با یوگا

اگر می خواهید درباره بیماری فیبرومیالژیا، علايم و درمان فیبرومیالژیا ، درمان با یوگا و دردهای عضلانی بدانید این مطلب را بخوانید.

از اولین روزهایی که دردهای سراسری و شدید اسکلتی عضلانی و خستگی مزمن خانه نشینم کرد تا روزی که سرانجام یک پزشک فوق تخصش درد، بیماری ام را تشخیص داد دو سال طول کشید، دو سالی که از این دکتر به آن دکتر، از این آزمایشگاه به آن مرکز تصویربرداری و از این سر شهر به آن سر شهر می رفتم تا بفهمم این درد و عوارض متعددی که حتی یک لحظه تنم را رها نمی کند چیست و چه باید کرد. تشخیصهای متعددی گرفتم و حرف های زیادی شنیدم، از ام-اس گرفته تا «اینا همه اش توی سر خودته» دو سال طول کشید تا بالاخره پزشکی کارآمد آزمایش-ها و تصویرها را دقیق بررسی کرد، معاینه بالینی مخصوص انجام داد و بعد از نزدیک به نیم ساعت سوال و جواب درباره نوع دردها و حمله های درد تشخیص داد سندرمی به نام فیبرومیالژی مهمان تنم شده که هنوز نه دقیقا مشخص است عامل ابتلا به آن چیست و نه هنوز درمانی برایش وجود دارد. حالا بعد از یک سال و چند ماه که از تشخیص می گذرد نبض دردهایم را می توانیم در دست بگیرم. جملاتی که خواندید بخشی از شرایطی است که یک فرد مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا با آن مواجه می شود اما قبل از این که به راهکار پیشگیری از حمله های درد بپردازیم باید ببینیم فیبرومیالژیا چیست و چه عوارضی دارد.

 

راهنمای جامع فیبرومیالژیا و دردهای عضلانی و اسکلتی

این دردها واقعی هستند نه در سر افراد

فیبرومیالژیا سندرم شایعی است که همراه با درد دائمی و خستگی مزمن، قسمت های مختلف بدن را به اشکال گوناگون درگیر می کند. عوارضی که هر کدام با بیماری های دیگر هم پوشانی دارند و همین تشخیص این سندرم را دشوارتر می کند. در بدن افرادی که با فیبرومیالژی زندگی می کنند ۱۸نقطه درد وجود دارد که ممکن است در همه به صورت همزمان فعال نباشد. دردها بیشتر در ناحیه مفاصل و عضله ها هستند و به صورت فعالانه و مزمن حضور دارند. به غیر از درد و خستگی مزمن، از دیگر عوارض زندگی با فیبرومیالژی می توان به مشکلات خواب، افسردگی و اضطراب، مه مغزی و مشکلات حافظه، مثانه بیش فعال، دردهای شکمی و مشکلات پوستی هم اشاره کرد.

 

فیبرومیالژیا

اشتباه رایج درباره فیبرومیالژی

از آن جا که آزمایشی خاص برای تشخیص فیبرومیالژی وجود ندارد و در عکس رادیولوژی یا ام آر آی آسیبی در مفاصل، عضلات و استخوان ها دیده نمی شود بسیاری از افراد فکر می کنند این دردها واقعی نیستند و صرفا منشأ روانی دارند. با این که هنوز علت دقیق ابتلای افراد به این سندرم شایع مشخص نشده اما محققان و پزشکان تئوری های مختلفی را در این باره ارائه می کنند. بعضی پزشکان بر این باورند که نامتعادل شدن هورمون ها در مغز به گیرنده های درد و نحوه پروسس کردن درد در سیستم اعصاب مرکزی بدن آسیب می زند. گذشته از این عامل، استرس ناگهانی و زیاد، آسیب های روحی ماندگار در کودکی، آزار جنسی در کودکی، آسیب فیزیکی جدی نظیر تصادف اتومبیل و ژنتیک از عوامل تاثیرگذار بر ابتلای افراد به سندرم فیبرومیالژیا شمرده می شوند. متخصصان فکر می کنند که نه فقط یک عامل که مجموعه ای از این شرایط ریسک ابتلای افراد به فیبرومیالژی را بالا می برد. جالب است بدانید که زن ها ۱۰ برابر بیشتر از مردها در خطر ابتلا به این سندرم هستند.

فیبرومیالژیا چه علائمی دارد؟

اما فیبرومیالژی فقط با بدن سروکار ندارد. درد و خستگی مزمن به مرور بر خلق و خوی افراد و کیفیت زندگی روزمره شان تاثیر می گذارد حمله های درد که به صورت درد یکپارچه در تمامی نقاط بدن بروز می کند بر زندگی اجتماعی و کاری افراد اثر مستقیم می گذارد و متاسفانه چون عامل اصلی بیماری مشخص نیست، درمانی قطعی هم برایش هنوز کشف نشده و سازمان غذا و داروی آمریکا فقط سه دارو را برای این سندروم تایید کرده که خاصیت درمانی ندارند و شدت بروز عوارض بیماری را در بدن کاهش می دهد. استرس و اضطراب می تواند عوارض فیبرومیالژی را آن قدر تشدید کنند که عملا زندگی فرد دچار مشکل بشود. از این رو بیشتر پزشکان معالج به افراد مبتلا پیشنهاد می کنند با تغییر سبک زندگی و راهکارهای غیردارویی هم در کنار مراقبت های دارویی به کاهش عوارض فیبرومیالژی کمک کنند. در واقع در خلأ درمان قطعی به مراقبت و کنترل عوارض بیماری پرداخته می شود تا زندگی فرد کمتر دچار اختلال ناشی از فیبرومیالژی بشود.

یوگا چطور فیبرومیالژیا را ناکار می کند؟

می دانیم که حرکات کششی مستمر به کاهش دردهای اسکلتی و عضلانی کمک می کند اما چه چیز باعث می شود بسیاری از متخصصان برای فیبرومیالژیا یوگا را بیشتر توصیه کنند و نه ورزش کششی دیگری مثل پیلاتس یوگا با قدمتی که به هفت هزار سال می رسد، با همراه کردن وضعیت های یوگا (آساناها) با تکنیک های تنفسی (پرانایاما) و مراقبه نه فقط بر فیزیک و بدن انسان که بر ذهن و روان کسی که تمرین یوگا می کند تاثیر می گذارد. تمرین های منظم يوگا درک و شناخت از بدن را افزایش می دهد و این آگاهی امکان ارتباط بهتر فرد با بدنش را فراهم می کند و در نتیجه فرد می-تواند احساسات واکنشی استرس زای خود را کنترل کند. استرس و اضطراب روزمره درد و بی قراری را در افرادی که با فیبرومیالژی زندگی می کنند بیشتر می کند و چه چیز بهتر از این که این افراد بتوانند با مدیریت استرس از حمله های درد پیشگیری کنند؟ اما بسیاری از افراد ممکن است درک دقیقی از این آگاهی نداشته باشند.

 

فیبرومیالژیا

آیا ورزش به مبتلایان فیبرومیالژی توصیه می شود؟

در زندگی شهری تصور غالب افراد از ورزش کردن مستمر باشگاه رفتن است اما آیا برای فردی که از آرتروز رنج می برد یا کسی که با رفلاکس معده و مشکلات گوارشی دست و پنجه نرم می کند می-توان یک نسخه واحد «باشگاه رفتن» پیچید؟ هدف از این چند خط این است که بگوییم بسته به مشکلی که فرد از آن رنج می برد، برنامه ورزشی و ورزش مناسب باید ارائه کرد. کسی که افسردگی دارد نمی تواند به سادگی برنامه ای منظم داشته باشد و به آن پایبند باشد، یا کسی که فیبرومیالژی دارد نباید برود زیر وزنه یا ورزش های پرتحرک انجام بدهد. کما این که بسیاری از مبتلایان به فیبرومیالژی بدون در نظر گرفتن این اصل، سراغ ورزش هایی رفته اند که عوارض و درد را در آن ها تشدید کرده و باعث شده کلا ورزش را ببوسند و بگذارند کنار و کیست که نداند بی تحرکی چقدر می تواند عضلات را تحلیل ببرد و دردهای بدن را بیشتر کند. این جاست که یوگا نه فقط به عنوان یک ورزش که به عنوان یک روش موثر برای کنترل استرس و تنش های ناشی از زندگی روزمره به بیماران توصیه می شود. اما چرا یوگا؟

مهار استرس با یوگا

احمد اخوان، مربی پیشکسوت یوگا در ایران و مبدع سبک «خزیریوگا» در این باره می گوید: «در بخش فلسفی یوگا که اساسا مبناهای روان شناسی دارد کار عمده ای که باید صورت بگیرد با ذهن است. یعنی تمامی ناتوانی های بشر یک مبنای سایکوسوماتیک دارند که باید برای غلبه بر آن ها ذهن را تربیت کنید. به عنوان مثال در حرکتی مثل ایستادن روی سر که فرد دارد آموزش می بیند در ابتدا ممکن است بدنش را خیلی سفت کند و کار را دشوار کند و آن قلق را یاد نگیرد و حتی بعد از این که این توانایی را در بدن خودش دید، فکر می کند کاری بیشتر از توانایی اش انجام داده و ناگهان از روی حرکت می افتد. یا در زمان طولانی تر به خانه که می رود و به انجام دادن حرکت ایستادن روی سر که فکر می کند کاری فراتر از توانمندی هایش انجام داده و بلافاصله احساس می کند که عضلات پشتش درد می کند. ما وقتی که بر این موقعیت ذهنی مان آگاه باشیم ترس از وجودمان می رود. به این فکر کنید که وقتی شما شب در یک جنگل می خوابید و صبح روز بعد بیدار می شوید می بینید که هیچ چیز ترسناکی در آن فضا وجود نداشته و آن صداها و سایه هایی که در نور مهتاب و در شب احساس می کردید درواقع به این خاطر بوده که تاریکی اجازه مشاهده عینی در شب را نمی داده و این عدم آگاهی نسبت به پیرامون ایجاد ترس کرده است. وقتی شما این تاریکی را از بین ببرید و آگاه شوید نسبت به آن، می بینید که همه چیز روشن می شود و مثل صبح جنگل فضای دل انگیزی پیش رویتان است. در آگاهی نسبت به ذهن هم همین حالت وجود دارد و می توانیم همین مبنا را در مورد بیماری ها و یوگا تراپی بگوییم که شما اگر احساس توانمندی بشری را داشته باشید و بدانید که نواقص فیزیکی نمی تواند شما را محدود کند یا بیماری های خاص نمی تواند برای شما محدودیت ایجاد کند و توان ذهنی شما بالا باشد بر آن بیماری به صورت ذهنی غلبه می کنید. این همان چیزی است که در یوگا هست و در ورزش های دیگر مثل پیلاتس، بادی بالانس یا ایروبیک نیست.»

 

منبع: همشهری تندرستی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *