معماری رشتهی تمام وقتیاست. هم در دانشگاه باید وقت بگذارند، هم وقت مطالعه و هم پیوسته درحین تحصیل کار کنند اگر میخواهند که فرد موثر و موفقی باشند.
دانشجوی انصرافی کارشناسی شهرسازی- دانشگاه سراسری شیراز کارشناسی معماری- دانشگاه آزاد تهران غرب
– کمی از شرایط تحصیلی خودتان بگویید. رتبهی شما چند بود؟
۴۵۰۰، ورودی ۸۷ انصرافی دانشگاه سراسری شیراز. فارغ التحصیل دانشگاه آزاد تهران غرب.
– جفتش معماری بود؟
نه شیراز شهرسازی بود.
– اگر بخواهید توصیهای کنید به کسانی که میخواهند بیایند معماری چه توصیهای دارید؟ سختیهای این رشته چیست؟ به چه افرادی توصیه نمیکنید که وارد این رشته شوند؟
نه شیراز شهرسازی بود.
– اگر بخواهید توصیهای کنید به کسانی که میخواهند بیایند معماری چه توصیهای دارید؟ سختیهای این رشته چیست؟ به چه افرادی توصیه نمیکنید که وارد این رشته شوند؟
من توصیهام برای هر رشتهای این است که بر حسب علاقه بیایند. نه تصور اینکه کار اینجا زیاد است، پول زیاد است؛ و اینکه ماجرای رونق یک امر ناپایدار است. ممکن است بهراحتی بههم بریزد و باعث سلب انگیزه شود. ولی اگر با علاقه بیایند بههر حال یک فعالیتی برای خودشان تعریف میکنند. این را هم بنویسید که صنعت ساختمان صنعت کم رونقی است الان بهشدت نیروی کار درآن زیاد است. کار پیدا کردن در آن کار راحتی نیست. در این دوره حداقل خیلی چالش دارد. این وضعیت هم وضعیتی نیست که همیشگی باشد و ادامه داشته باشد. ولی اگر نهایتا تصمیم گرفتند وارد این رشته شوند، رشته پرکاری است.
معماری رشتهی تمام وقتیاست. هم در دانشگاه باید وقت بگذارند، هم وقت مطالعه و هم پیوسته درحین تحصیل کار کنند اگر میخواهند که فرد موثر و موفقی باشند.
به آدمهایی که انگیزه آنها انگیزهی مادی است توصیه میکنم وارد این رشته نشوند. رشتهی متنوعی است برای روحیههای مختلف. برای هر روحیه میتواند جایی برای خودش پیدا کند. ولی بههر حال رشتهی سختی است. رشتهای است که پشتکار و فعالیت پیوسته میخواهد. بهنظرم هم خیلی علاقه میخواهد. مشکلات کاریای که وجود دارد، آدمها باید دوست داشته باشند این رشته را.
– اگر برمیگشتید به آن اول با رتبه ۴۵۰۰ چه رشتهای انتخاب میکردید؟
من شرایط انتخاب رشتهام یک کم پیچیده بود. ترجیحم این بود که یکی از رشتههای معماری و شهرسازی را بیایم. برای همین در شهرهای مختلف این را زده بودم. انتخابم این بود و بین این دو ارجحیت نداشتم، در هر شهری به ترتیب یکی از این دو را گذاشته بودم. شیراز اولین دانشگاهی بود که شهرسازی را قبول شده بودم، معماری را قبول نشدم، ولی شهرسازی را قبول شدم. فقط این دو رشته را در شهرهای مختلف انتخاب کرده بودم، جزء انتخابهای بالای من هم بود. چون دانشگاه شیراز، یزد و اصفهان بعد از دانشگاه تهران دانشگاه خوبی بودند. در این رشته قبول شدم.
دلیل اینکه نرفتم سراسری شیراز به خاطر این بود که شرایط خانوادهام در آن دوره ویژه بود. به دلایل کاری هم میخواستم در تهران حضور داشته باشم. ترجیح دادم دانشگاه آزاد که قبول شدم بیایم تهران. برایم مهم بود معماری و یا شهرسازی بخوانم.
– تا حالا به مهاجرت از ایران فکر کردید؟
بله، ولی چون رشتهی معماری، چون جزء رشتههای هنر است، با اینکه بین هنر و مهندسی است رشتهای نیست که فاند تحصیلی خیلی راحت بتوان بهدست آورد. خیلی محدود است. خیلی رشتهی پرهزینهای است. هر چند بهنظرم رشتهای که آدمهای عدالت خواه باید در آن حضور داشته باشند بهخاطر اینکه نسبت زیادی با زندگی مردم و جامعه دارد. ولی فرصت برای آدمهایی که بهرهمندی مالی دارند بیشتر است. برای آدمهایی که بهرهمندی مالی کمتری دارند سخت است در آن کار کنند. ولی به نظر من ارزشش را دارد. بهخاطر اینکه وسایل متعددی لازم باشد تهیه کنند و چیزهای دیگر. اگر هم بخواهند ادامه تحصیل خارج از ایران بدهند باید پول پرداخت کنند برای تحصیل. ولی از نظر کاری، اروپا که به شدت محدود است، ولی الان کشوری مثل کانادا که در دوره رونق و رشد است اتفاقا خیلی راحت تحصیل کردههای معماری را میبرند. کسانی که حرفهای هستند را جذب میکند.
– شما روزنامه نگاری هم انجام میدهید. با اینکه خیلی به معماری علاقه داشتید، ولی در این زمینه کار نمیکنید؟
بله. اگر داستانش را بخواهید من در حوزهی رسانه و برنامهنویسی قبل از ورود به دانشگاه بودم. حوزهی رسانه، حوزهی فعالیتهای مدنیام بودم، از برنامهنویسی هم قبل از دانشگاه درآمد کسب میکردم. در دورهی تحصیلم، چون درآمد ویژهای نداشتم از این دو تا مورد درآمد کسب کردم. در این چند سال اخیر، خصوصا بعد از دولت آقای روحانی فضای معماری خیلی محدودتر شدهاست. دفاتر معماری تعطیل شد. نه تنها من، آدمهای موفقتر و فعالتر از من با این محدودیت خیلی سخت توانستند کار کنند. همسر خودم معمار خوبی بود، ولی دفتر معماری را ترک کرد. دفتر معماری را که خودمان داشتیم مجبور بودیم تعطیل کنیم. بعد منابع درآمدی جایگزین برایش تعیین کردیم. چون بهنسبت کاری که میکردیم برایمان صرفهی اقتصادی نداشت. دلیلی که الآن در معماری نیستم شرایط ساختمان است. برای اینکه در مقایسای در محیطهای دیگر بهتر میتوانم درآمد داشته باشم. ولی از فضای معماری دور نشدیم. فضای معماری را در مسئولیتهای اجتماعی دنبال میکنیم برای مناطق محروم، خیریهها و اردوهای جهادی طراحی معماری انجام میدهیم و پولی بابتش نمیگیریم.
یک رسانهی معماری آنلاین داریم که کار میکند. از این نظر سعی کردیم از فضای معماری دور نشویم، ولی از نظر تجارت من جایگزینهای بهتری توانستم برای آن پیدا کنم.