دسته‌ها: نیمروز

همه چیز درباره مهاجرت + سختی های مهاجرت

تلخ و شیرین دنیای مهاجرت!

«می­خواهد برود »! کجایش را نمی­داند. به قول خودش «هر کجا که شد»! از دوستش که همین چند سال پیش، با دست خالی راهی استرالیا شد، می­گوید و خانه رویایی که در همین چند سال با پول کار کردنش به عنوان یک مهاجر خریده، با آب و تاب توصیف می­کند. می­گوید: «اصلا خودم هیچ؛ به خاطر بچه­ ها باید رفت!» و از همکاری می­گوید که سال­ها کارش در کارخانه را رها کرده و با این وجود که در ایتالیا یک دکه کوچک فروش چرم را اداره می­کند، هر سال با چمدانی پر از سوغاتی به خانواده­اش سر می زند. مهاجرت برای او، رها شدن از تمام نگرانی­هاست. فرصتی رویایی که قرار است در یک چشم برهم زدن، جیب­ هایش را پر پول، کسب و کارش را پر رونق و آرامشش را صد چندان کند. حرف­های او و یادآوری بازار داغ مراکز آموزش زبان و دفاتر مهاجرتی در سال­های اخیر و غرق شدن در بحث داغ «رفتن» در تاکسی، اتوبوس و صف خرید، بهانه ما برای گفت وگو با حیدر حسینی روان­شناس سلامت و روان­درمانگر تحلیلی شد. او که پدیده خاکستری مهاجرت را، همیشه رویایی، یا همیشه محکوم به شکست ارزیابی نمی­کند، ویژگی­های شخصیتی مهاجران، شرایط زندگی کنونی و آینده­ای را که در انتظارشان نشسته، معیار قضاوت در مورد تلخ یا شیرین بودن پایان قصه آن­ها می­داند. آنچه در ادامه این مطلب می­خوانید تحلیل او از شخصیت مسافران «خارج» و نگاهش به آینده آن­هاست.

 

بیش تر بخوانید: چگونه راندمان کاری خود را افزایش دهیم؟

 

چرا مهاجران چمدان­شان را می­بندند؟

 

وقتی فردی تصور می­کند که در موقعیتی مناسب قرار ندارد یا انتظار زندگی کردن در شرایط ایده­آل­تری را دارد، مهاجرت، به عنوان گزینه­ای برای ایجاد این تغییرات مورد انتظار، ذهن او را به خود مشغول می­کند، واقعیت این است که در شرایط اجتماعی نابسامان، افراد بیشتری با تصمیم دوگانه ماندن یا رفتن درگیر می­شوند اما میل به مهاجرت، همیشه باعث تغییرات سخت و تهدید­کننده اجتماعی نیست بیشتر آدم­ها در لحظه­های بحرانی زندگیشان، تصور می­کنند که کیلومترها دورتر، دستاوردهای بهتری در انتظارشان است چیزهایی که می­تواند بعضی ناکامی­هایشان را جبران کند و آن­ها را به مسیر امیدوارکننده­تری وارد کند. پس می­توان گفت که تصمیم به مهاجرت، همیشه تنها برای ساختن آینده به ذهن افراد راه نمی­یابد، بلکه گاهی به قصد جبران گذشته با حتی فرار از آن، خود را نمایان می­کند.

 

واقعا همه چیز درست می­شود؟

 

شاید نقایص موجود در وضعیتی که تصمیم به مهاجرت را در ذهن فردا ایجاد کرده، قابل انکار نباشد اما سکه مهاجرت، روی دیگری هم دارد و آن تصویر آرمانی و بی­نقصی است که در ذهن فرد مهاجر، نسبت به موقعیت پیش رو، جا گرفته است. مهاجران، چه با برنامه­ریزی و در شرایط بررسی شده، چه آرمان­گرایانه و با نگاهی متناقض با واقعیت به کشور دیگر وارد شوند، چالش­های متعددی را پیش روی خود خواهند داشت. تفاوت­های ملیتی، هنوز هم در دنیای مدرن امروز، می­تواند نگرش میزبانان را تحت تاثیر قرار دهد و از اقدامات نژادپرستانه گرفته تا تاثیراتی را که موقعیت سیاسی دو کشور بر نگاه مردم­شان می­گذارند، تحت تأثیر قرار می­دهد و گاه فشاری را به فرد وارد می­کند که او در موقعیت پیشین، یعنی در کشور خود، حاضر به تحمل آن نبوده است

 

 

خشم، عصبانیت، امید! کدام­شان مهاجران را روانه می­کند؟

 

بیشتر ما در لحظات عصبانیت و زمانی که فشار زیادی به روان­مان تحمیل می­شود، به موضوعی مشترک فکر می­کنیم «می­خواهم جایی برم که کسی را نبینم!» این آرمان شهری که در لحظه ناکامی می­تواند به عنوان یک ناجی تصور شود، در واقع موقعیت ناشناخته­ای است که درک درستی از شرایط آن نداریم. اما مهاجرت، همیشه رفتاری از سر هیجانات ناپایدار نیست و همیشه به تغییرات منفی یا لااقل بسیار متفاوت با تصورات فرد منجر نمی­شود. در بسیاری موارد، فرد مهاجر آگاهانه برای ساختن آینده­ای متفاوت، به بستری وارد می­شود که امکانات مورد انتظار او را تامین می­کند او در موقعیت جدید، تعامل مثبتی را با آدم­های اطراف برقرار کرده، دانسته­هایش را بیشتر می­کند و حتی به جای خراب کردن پل­های پشت سر، آماده بازگشت به وطن با دستی پر می­شود. چنین فردی، عاملی موثر برای ایجاد ارتباطات بین فرهنگی است و به عنوان یک نیروی توسعه­بخش، می­تواند به اجتماع خود خدمت کند.

مهاجران، چه با برنامه ­ریزی و در شرایط بررسی شده، چه آرمان­گرایانه و بانگاهی متناقص با واقعیت به کشور دیگر وارد شوند، چالش­های متعددی را پیش روی خود خواهند داشت.

 

پناهجویان مضطرب کودکان آسیب­دیده

 

ترس، نگرانی و اضطراب، فقط بخشی از احساساتی است که پناهجویان را با خود درگیر می­کند. از زمانی که دولت­ها، جدیت بیشتری را برای دستگیری پناهجویان غیرقانونی و بازگرداندن آن­ها به کشورشان به خرج می­دهند، سفر پناهجویان پرفراز و نشیب­تر از پیش شده است. دستگیری پناهجویان، یکی از اضطراب­آورترین اتفاقات ممکن در این سفر برای آن­هاست و جدایی فرزندان از والدینشان، روان کودکان را در معرض تهدید قرار می­دهد. کودکان، وابستگی عمیقی با مراقبانشان دارد. این مراقب که می­تواند والد، مادربزرگ یا پرستار کودک باشد، تکیه­گاهی قابل اعتماد برای او به شمار می­آید و در صورت جدایی کودک از این مراقب قابل اعتماد، عواقب جدی و طولانی مدتی روان کودک را تحت تاثیر قرار خواهد داد. ناتوانی فرد در تنظیم احساسات و هیجانات، قرار گرفتن در معرض روابط ناسالم، ابتلا به اضطراب، افسردگی و اختلالات شخصیت، از مشکلاتی هستند که تا سال­ها بر زندگی کودکانی که روزهای سخت جدایی از والدین را تجربه کرده­اند، سایه می­اندازد. اگرچه، جدایی کودکان از والدینشان در جریان این سفر پرمخاطره تهدیدی جدی برای روان کودک تلقی می­شود اما نباید فراموش کرد که دستگیری همزمان والد و کودک هم بر این جدایی برتری ندارد. گرفتن کودک در محیط اضطراب­آور بازداشتگاه­ها و مواجه شدن او یا والدینش با برخوردهای توام با خشونت­های کلامی و رفتاری، تاثیرات منفی این اتفاق را چند برابر می­کند.

 

چه کسانی از مهاجرت پشیمان می­شوند؟

 

موفقیت در سازگاری با موقعیت تازه، تا اندازه­ای به ویژگی­های فرد و تا حدی به شرایط او بستگی دارد. شاید نتوان راز دقیق موفقیت بعضی مهاجران را فاش کرد اما می­توان گفت آدم­هایی که اصطلاحا روان نژندی بالاتری دارند و خشم، افسردگی و تنهایی، انگیزه آن­ها برای مهاجرت را بالا می­برد، ممکن است بعد از رسیدن به موقعیت تازه، دچار سرخوردگی شوند. از سوی دیگر، می­توان گفت آد­م­هایی که برون­گراتر هستند، دایره لغات بالاتری دارند، شوخ­طبع و طناز هستند و توان برقراری ارتباطات موثر را دارند و البته کسانی که موقعیت مالی بهتری دارند، معمولا نتیجه بهتری را بعد از مهاجرت دریافت می­کنند. کسانی که آرزوهای دور و درازی دارند، اهداف بالایی را برای خود تصویر می­کنند، می­توانند نیازهایشان را به تعویق بیندازند و سختی را تحمل کنند و همیشه به دنبال جست­و­جوی موقعیت جدید هستند و آمادگی بالاتری برای مهاجرت دارند.

 

پناهجویان چه کسانی هستند؟

 

افرادی که با موقعیت تهدید­کننده ویژه­ای درگیر هستند یا در موقعیت فعلی خود به بن­بست رسیده­اند، در صورتی که توان مهاجرت را نداشته باشند، به پناهندگی به عنوان یک گزینه فکر می­کنند اما همه پناهندگان، در وطن خود موقعیتی بحرانی ندارند. بعضی افراد به اختلال شخصیت مرزی دچار هستند یا رفتاری تکانشی دارند، بدون قرار داشتن در شرایط گفته شده، به پناهندگی به عنوان راهی برای رسیدن به موقعیت آرمانی فکر می­کنند.

 

آسیب­های مهاجرت

 

برای بسیاری از افراد، «خارج» یک آرمان شهر است. آن­ها درست مثل نوجوانی که فکر می­کند بیرون از خانواده­اش، موقعیت رویایی در انتظار او قرار دارد، از «خارج» به عنوان بهشتی که در آن همه درها باز است، یاد می­کنند آن­ها تصویری مبهم، امیدبخش و در بسیاری موارد، متناقض با واقعیت دارند و در صورت رسیدن به این شهر رویایی، همیشه با تصویری که در ذهن داشته­اند، روبه­رو نمی­شوند «خارج» در واقع فرافکنی این افراد نسبت به آینده است و با نسبت دادن همه مشکلات امروز، به موقعیت مکانی­شان، به دنبال مهاجرت به شهر رویایی هستند. مهاجرت، همیشه راهی برای دوباره ساختن نیست. در صورتی که ویژگی­های روانی فرد، توان سازگاری در موقعیت جدید را به او ندهد، یا اگر شرایط گذشته یا امروز فرد، او را در این موقعیت تازه با چالش­های تحمل ناپذیری روبه­رو کنند، عواقب بسیاری سلامت روان او را تهدید خواهد کرد.

 

چه آینده­ای در انتظار پناهجویان شکست­خورده است؟

 

خشم، افسردگی و اضطراب، از اولین مشکلاتی هستند که در این شرایط، روان فرد را نشانه می­گیرند و بسته به این که مهاجر، چه شخصیت، سرگذشت و توانمندی­هایی داشته باشد، شدت هجوم این احساسات به روان او متفاوت خواهد بود. شما در سراسر زندگی­تان با «موقعیت­های حساس» متعددی روبه­رو می­شوید. قبولی در دانشگاه، پیدا کردن کار، تغییر کار، ازدواج، صاحب فرزند شدن و حتی زندگی در کشوری دیگر، از جمله موقعیت­های حساسی هستند که شاید خوشایند باشند اما شما را با موقعیت اضطراب­آور و نیازمند انطباق روبه­رو می­کنند. در این شرایط، شما نمی­­توانید با روال طبیعی قبلی زندگی­تان، روزها را بگذرانید و برای عبور از حساسیت این موقعیت­ها، باید انرژی روانی بیشتری را صرف کنید.

 

بی­گدار به آب نزنید!

 

اگر مهاجرت را به عنوان راهی برای ادامه زندگی انتخاب کرده­اید، باید بدانید که خود را به موقعیتی حساس وارد کرده­اید. شما در سرزمین جدید، احتمالا از حمایت مستقیم و بی­واسطه والدین، دوستان و حتی شهروندان همزمان با خود بهره نمی­برید و بعید نیست به منابع مالی کمتری هم نیاز داشته باشید. نداشتن دسترسی به بعضی عوامل حمایتی، لزوم متمرکز کردن انرژی روانی­تان برای عبور از این شرایط و رسیدن به ثبات را یادآوری می­کند. اگر مهاجرت شما، با صاحب فرزند شدن، بیماری، ازدواج کردن یا دور شدن موقت از شریک زندگی همراه شده، باید بدانید که راه دشواری را پیش رو دارید.

 

منبع: همشهری تندرستی