در این مطلب به شما اطلاعاتی درباره جلوگیری از هدر رفتن استعداد ، افزایش بهره وری شغلی، عوامل موثر بر بهره وری سازمانی، افزایش بهره وری نیروی انسانی، موفقیت در کار، افزایش بهره وری در کارخانه و شرکت و استفاده از تجربیات برای ارائه یک کار درخشان میدهد.
یکی از مورد علاقهترین داستانها برای من داستان «آدم خسیس و طلا» است. خسیس آدم ثروتمندی بود که هرچه داشت را میفروخت تا آجری طلایی بخرد و آن را در چالهای عمیق در حیاطش دفن کند. او هیچ وقت از آجر طلاییاش استفادهای نمیکرد، فقط روزی یکبار میرفت و آن را تماشا میکرد. یک روز دزدی او را با طلاها میبیند و پس از چندی طلاها را میدزدد. وقتی فرد خسیس چالهی خالی را میبیند زار زار گریه میکند. همسایهاش او را در این حال میبیند و بهش میگوید: «چالهی خالی همون فایدهی چالهی پر از طلا رو برای تو داره، پس بازم بیا بهش نگاه کن»
بخوانید: بهترین عکسبرداری منظره : نکاتی برای عکس زیباتر
نکته اخلاقی جلوگیری از هدر رفتن استعداد چیست؟
برداشت من از این داستان این است: اگر از آنچه دارید استفاده نکنید – استعدادهایی که به شما داده شده- گویی اصلا آنها را ندارید. تابحال شده دست به کاری نزنید به این خاطر که فکر میکنید به اندازهی کافی کامل و عالی نیست و شاید معمولی به نظر میرسد؟ یا شاید ترسیده باشید که از آن استفاده کنید؟ هر وقت متوجه میشوم که دارم از انجام کاری طفره میروم یا تمایلی به اشتراکگذاری یک داستان ندارم، چون به اندازه کافی عالی نیست، سریع یاد داستان آدم خسیس میافتم؛ به من یادآوری میکند که لازم نیست چیزی حتماً کامل باشد. خودخواهی خواهد بود اگر آنچه را دارم استفاده نکنم یا اگر آنچه میدانم را عمل نکنم.
آیا در سر کار از انجام کارها طفره میروید؟
آیا میتوانید راهنمای یک فرد تازهوارد باشید؟ میتوانید تجربیات ارزشمند خود را در یک پروژه وارد کنید؟ آیا تابحال موقعیت شغل دومی بوده که بخواهید آغازش کنید، اما ترسیده باشید؟ کجا و چگونه هوش و ایدههای خوبتان را هدر میدهید؟ نگران نباشید! ایدههای خوب تمام نمیشوند. آنها با به اشتراک گذاشتن با دیگران و عملیاتی شدن قویتر و هوشمندانهتر میشوند.
جلوگیری از هدر رفتن استعداد : آیا شما احتکار میکنید؟
آیا شما جزو آن دسته از آدمها هستید که چیزهایی مثل تعریف و تمجید کردن از دیگران، زمان، سخاوت درونی و عشقتشان را احتکار میکنند؟ کجا میخواهید آنها را خرج کنید و بیشتر دهنده و بخشنده باشید؟ زمانی که یک دوست دوران سختی را میگذراند و به توصیه شما نیاز دارد؟ یا شاید وقتی یکی از اقوامتان که در مورد شما اشتباهاتی مرتکب شده و حالا نیازمند همدردی شما است؟ چندی پیش یکی از دوستانم کارش را از دست داد. در این زمان همکارش او را به یک ناهار دعوت کرد و یک ساعت با او وقت گذراند تا به او دربارهی کار بعدیای که میتواند انجام دهد کمک فکری کند. این یک کار فوقالعاده بود. گاهی صرف حضور شما یک هدیه است. آن را هدر ندهید.
آیا نمیتوانید رؤیاهایتان را به برنامه عملی تبدیل کنید؟
آیا به جای اینکه به دنبال پیگیری آرزوهایتان باشید به ترسهایتان چسبیدهاید؟ شاید رؤیای یک شغل دیگر در یک زمینهی کاملاً متفاوت را دارید، اما نمیتوانید از درآمد و شرایط رفاهی فعلیتان چشم بپوشید. شما با این کارتان دارید آرزوهایتان را چال میکنید درست مثل داستان آدم خسیس. زیرا آنچه موجب میشود شما بتوانید در گوشهای از دنیا تغییری ایجاد کنید نسخهی باانگیزه و روحیه شماست نه آن نسخهی تکراری و همیشگی. آجر طلایتان را کجا پنهان میکنید؟ و از کی میخواهید از آن استفاده کنید؟ اول این هفته؟
درست است که دزد نمیتواند آن چه درون شماست را بدزدد، اما زمان میتواند این کار را بکند. اگر استعدادهایتان دستنخورده باقی ماندهاند انگار از ابتدا اصلا وجود نداشته اند. برای جلوگیری از هدر رفتن استعداد باید توجه کنید آنها به تدریج فرسوده میشوند و هر وقت که فرصتی برای بهکارگیری آنها را ازدست میدهید در واقع ثروت خود را ازدست میدهید. از آنچه به شما داده شده استفاده کنید. به خاطر خودتان و به خاطر اطرافیانتان.